نقطه سر به سر چیست؟ + فرمول محاسبه با ذکر مثال
نقطه سر به سر چیست؟ یکی از مفاهیم مهم در حسابرسی و حسابداری کسب و کارها به خصوص مدل های تولیدی، محاسبه نقطه سر به سر است که با نام نقطه BEP نیز شناخته می شود. در این مقاله می خواهیم با چنین مفهومی آشنا شویم و شما را با اهمیت و نحوه محاسبه آن بیشتر آشنا سازیم.
نقطه سر به سر چیست؟
از آنجایی که ورود به هر پروژه باید با توجه به میزان سوددهی آن انجام شود، می خواهیم در این مقاله راجع به یکی از روش های تجزیه و تحلیل برآورد درآمد صحبت کنیم. این مدل با عنوان نقطه سر به سر یا Break Even Point شناخته می شود که در آن میزان حجم فروش محصول یا خدمات کل هزینه را جبران می نماید. در چنین حالتی، مخارج کسب و کار شما با درآمد خالص برابر شده و تراز مالی صفر می شود. چنین روشی برای تجزیه و تحلیل درآمد می تواند به شما اطمینان دهد که هزینه ها با درآمد یکسان شده و حداقل آنکه دچار ضرر نمی شوید.
زمانی که یک واحد تجاری بتواند از نقطه سر به سر عبور کند، سوددهی او شروع می شود. محاسبه نقطه سر به سر در حسابداری یکی از کارهایی است که برای کارآفرینان، برنامه ریزان مالی، حسابداران و نیز مدیران و بازاریابان قابل انجام می باشد. اهمیت دانستن نقطه BEP برای تعیین هزینه های ثابت و مستقل از فروش، هزینه های متغیر، جلوگیری از وارد شدن خسارت و کمک در تعیین اهداف فروش می باشد.
مثالی از نقطه BEP
اگر بخواهیم در مورد چیستی نقطه سر به سر یک مثال بزنیم باید گفت: تصور کنید یک شرکت فروش کفش با توجه به هزینه هایی که دارد، مانند هزینه کارگاه، آب و برق، کارگران، جنس و غیره، باید حداقل 260 کفش در سال به فروش برساند تا بتواند هزینه کار خود را تسویه کند. عدد 260 کفش یک نقطه سر به سر است که با تعیین آن شرکت می تواند تکنیک های فروشندگی خود را تنظیم کند. مثلا در صورتی که نتواند به چنین مقدار فروشی برسد، باید هزینه های ثابت یا متغیر خود را کمتر کرده و یا با افزایش کیفیت، قیمت کالاها را بیشتر کند.

نحوه محاسبه نقطه BEP چگونه است؟
شما می توانید برای محاسبه نقطه سر به سر از فرمول زیر استفاده کنید:
- هزینه های ثابت تقسیم بر (تفریق مقدار قیمت یا سود از هزینه های متغیر).
- BEP = FC / (P-VC).
هزینه متغیر | هزینه ثابت | هزینه فروش یا قیمت | نقطه سر به سر |
VC | FC | P | BEP |
مثال: فرض کنید در یک کارگاه کفش فروشی، هزینه های ثابت مثلا هزینه کارگران و کارگاه برابر 60 میلیون تومان است. هزینه متغیر نیز برای تولید هر کفش در حدود 300 هزار تومان می باشد. شما این محصول را با قیمت نهایی 500 هزار تومان به فروش می رسانید. حال برای تعیین نقطه سر به سر می توان گفت:
60.000.000 / (500.000 – 350.000) = 400
بدین معنا که این کارگاه باید حداقل 400 کفش بفروشد تا بتواند به نقطه صفر رسیده و شروع به سود دهی کند. شما کاربران می توانید مباحث بیشتر در حوزه مالیات، مدیریت مالی و مفاهیم حسابداری یا اقتصادی را از وبلاگ سایت ما مشاهده کنید.

دیدگاهتان را بنویسید